امیر علیزاده
۱- فروش بلیت بر اساس برخی گزارشها طبق معمول مشکل داشت. افرادی بودند که اینترنتی بلیت خریده بودند اما باز هم در صفهای طولانی منتظر بودند و آخر سر دست خالی برگشتند. مدیریت بازاریابی یعنی تامین نیاز مشتری (هوادار) و جلب رضایت او و فراهم کردن تجربهای مطلوب برای او. مدیران ورزش ایران با این تعریف بیگانهاند.
۲-علیرضا بیرانوند دروازهبان #پرسپولیس برخلاف سایر اعضای تیم که لباس اسپانسر چینی این باشگاه یعنی لینینگ را پوشیده بودند، لباس تولیدی «مجید» به تن داشت که احتمالاً اسپانسر شخصی او است. تولیدی «مجید» در بستن این گونه قراردادها باسابقه است. اما فارغ از این شرکت و شخص بیراوند، باید از مدیریت باشگاه پرسپولیس ایراد گرفت که مانع چنین اتفاقی نمیشود و از منافع اسپانسرش محافظت نمیکند. هر جای دنیا بود بازیکن به خاطر نقض تعهداتاش نسبت به باشگاه جریمه سنگینی باید میپرداخت.
۳- همین که دو باشگاه رقیب پرسپولیس و #استقلال یک مالک (وزارت ورزش) دارند، به اندازه کافی نامعقول و اشتباه است. اما حالا این دو باشگاه همه اسپانسرهاشان هم در این دربی یکی بودند: لینینگ تامینکننده پوشاک؛ ایرانسل، اسنپ، موسسه مالی اعتباری کوثر و فنآوا کارت در جلو و پشت پیراهن دو تیم. تحقیقات نشان داده که اثر مثبت اسپانسرینگ روی یک برند در میان هواداران آن تیم، معمولاً روی هواداران تیم مقابل میتواند اثر منفی بگذارد. مثلاً طرفداران بارسا ممکن است با هواپیمایی امارات که حامی تیم رقیبشان است پرواز نکنند. اما خب اصول و تحقیقات در ورزش و اقتصاد ایران جایی ندارند. انگیزههای دیگری معمولاً در میان است!