امیر علیزاده
انتقال نیمار از بارسلونا به پاری سن ژرمن در روزهای گذشته سروصدای زیادی به پا کرده و واکنشهای زیادی را برانگیخته است. بخصوص رقم این انتقال و پرداخت ۲۲۲ میلیون یورو از سوی پاری سن ژرمن به بارسلونا بود که حیرتآور بود. حتی رکورد قبلی که مربوط به انتقال ۱۰۵ میلیون یورویی پل پوگبا از یونتووس به منچستر یونایتد بود هم از نظر خیلیها منطقی و قابل قبول نبود. حالا این رکورد در عرض یک سال ناگهان بیش از دو برابر شده است.
در حالی که خیلیها از ارقام نجومی غیرقابل دفاع و موج ابرسرمایهداری در فوتبال مینالند و میگویند این خرید با یک «دوپینگ مالی» صورت گرفته و بر خلاف مقررات و ضوابط مالی یوفا است، عدهای دیگر از آن دفاع میکنند و معتقدند که این انتقال برای پاری سن ژرمن حتی از لحاظ اقتصادی هم میتواند سودآور باشد و برای اثبات حرفشان به فروش ۱۰ هزار پیراهن نیمار در یک روز و صفهای دراز مقابل فروشگاههای پیاسجی در شانزلیزه اشاره میکنند.
اما آیا واقعاً پرداخت ۲۲۲ میلیون یورو برای یک بازیکن، حتی اگر آن بازیکن نیمار برزیلی باشد، توجیه اقتصادی دارد؟ آیا پیاسجی مقررات بازی جوانمردانه مالی یوفا را نقض کرده است؟ برای پاسخ دادن به این پرسشها باید عمیقتر به مسائل نگاه کرد و نمیتوان با آمار و ارقام فروش چند پیراهن پاسخ داد. ضمن آن که به هر حال ۸۵ تا ۹۰ درصد درآمد حاصل از فروش این پیراهنها که به جیب اسپانسر تامینکننده لباس پاری سن ژرمن یعنی نایکی میرود.
واقعیت آن است که درآمدزایی باشگاههای فوتبال و قدرت تجاری آنها انقدر افزایش یافته که پرداخت رقمی در حد ۲۲۲ میلیون یورو هم میتواند یک معامله خوب برای باشگاهی مثل پیاسجی باشد. به شرط آن که پشتاش یک برنامه مشخص وجود داشته باشد و دخل و خرج درست مدیریت شود.
به نسبت درآمدهای باشگاه هزینهای که بابت نیمار پرداخت شده بسیار بالاست. پاری سن ژرمن در فصل ۱۶-۲۰۱۵ در کل ۵۲۱ میلیون یورو درآمد داشت. این به معنای آن است که مبلغی که باشگاه برای نیمار پرداخت کرده ۴۳ درصد کل درآمد باشگاه است. این نسبت به مراتب بالاتر از نسبتی است که منچستر یونایتد و رئال مادرید برای پوگبا و بیل پرداخت کردند. هم در مورد پوگبا و هم بیل، مبالغ پرداخت شده ۲۰ درصد درآمد باشگاه بود. از طرف دیگر این برای اولین بار نیست که باشگاهی چنین نسبتی از درآمد کلاش برای یک بازیکن خود پرداخت میکند. سال ۲۰۰۸ نیز منچستر سیتی بیش از ۴۰ درصد کل درآمد خود را داد تا روبینیو برزیلی را به خدمت بگیرد. بنابراین اگر درآمد کل را در نظر بگیریم، این اولین بار نیست که یک باشگاه بخشی زیادی از درآمدش را خرج خرید تنها یک بازیکن میکند.
فایننشال فیرپلی چه میشود؟
قوانین بازی جوانمردانه مالی یوفا پیچیده و مفصل است. اما آنچه پاری سن ژرمن باید نگراناش باشد قانون «نقطه سربهسر» است و اطمینان از اینکه زیادی دستمزد پرداخت نکند. به طور خاص باید به این دو بند مقررات مالی یوفا توجه کرد:
۱- دستمزدها نباید بیش از ۷۰ درصد درآمد یک باشگاه باشد
۲-زیان باشگاهها – بدون در نظر گرفتن هزینههای فوتبال پایه و هزینههای زیربنایی – نباید در هیچ بازه زمانی سه سالهای بیش از ۳۰ میلیون یورو باشد.
درآمد نیمار بر اساس گزارشها ۴۵ میلیون یورو خواهد بود. یعنی ۸٫۶ درصد از کل درآمد پیاسجی. با احتساب دستمزد بقیه بازیکنان هم این باشگاه در خطر این نخواهد بود که خط قرمز یوفا، یعنی ۷۰ درصد کل درآمد را رد کند. بر اساس گزارش فایننشال فیرپلی یوفا در فصل ۱۶-۲۰۱۵ هزینه کل دستمزد در پیاسجی ۵۳ درصد کل درآمد باشگاه بود. با در نظر گرفتن اینکه در آن فصل زلاتان ابراهیمویچ هم در لیست حقوق پاری سن ژرمن بود، میتوان انتظار داشت که فصل آتی برای دستمزد ۴۵ یورویی نیمار در لیست حقوق و دستمزد باشگاه به اندازه کافی جا هست.
قانون «نقطه سربهسر» دردسر بیشتری برای پیاسجی ایجاد خواهد کرد. اما آن هم با چیزی به نام «استهلاک» چندان مشکلساز نخواهد بود. در حسابداری استهلاک یعنی سرشکن کردن و تخصیص دادن بهای تمام شده یک دارایی به دوره استفاده از آن.
در مورد نیمار این بدین معنا است که کل هزینه پرداختی شامل مبلغ آزادسازی و دستمزدش که در مجموع ۴۵۰ میلیون یورو میشود، طی پنج سال قراردادش هر سال به ۹۰ میلیون یورو سرشکن خواهد شد. این باعث متعادل کردن فشار مالی روی باشگاه خواهد بود، به ویژه اگر حضور نیمار درآمدهای تجاری باشگاه را افزایش دهد.
مورد دومی که از مقررات فایننشال فیرپلی به آن اشاره شد، یعنی نداشتن زیانی بالغ بر ۳۰ میلیون یورو در سه سال، خطری برای پیاسجی نخواهد بود. با وجود تراز منفی در نقل و انتقالات، این باشگاه در فصل ۱۶-۲۰۱۵ ۱۰ میلیون یورو سود کرد. این بدین معناست که نایبقهرمان فرانسه میتواند در دو فصل ۱۷-۲۰۱۶ و ۱۸-۲۰۱۷ در مجموع ۴۰ میلیون یورو ضرر کند. ضمن آن که با فروش چند بازیکن در این پنجره نقل و انتقالات پیاسجی میتواند تراز منفی جزیی همانند فصل ۱۶-۲۰۱۵ داشته باشد. فقط در این صورت است که پاری سن ژرمن میتواند مخارج خود را تا حدودی سروسامان بدهد و در حد فصول گذشته نگه دارد. اگر باشگاه بخواهد بازیکنان گرانقیمت جدید دیگری را در این تابستان به خدمت بگیرد، مدیریت این وضعیت دشوار خواهد شد.
نیمار «بازیکن فرانچایز»
شاید پرسش مهمتر از کنترل هزینهها و رعایت مقررات یوفا این باشد که اصلاً فواید اقتصادی استخدام نیمار چیست و آیا ارزش پرداختن رقمی در حد ۲۲۲ میلیون یورو را دارد یا نه. همان طور که در ابتدا به آن اشاره شد، این رقم بالا را به هیچ وجه نمیتوان با آمار و ارقام فروش پیراهن توجیه کرد. پس نیمار چه اثرات مستقیم و غیرمستقیمی میتواند بگذارد؟
نیمار بازیکنی است که در اقتصاد ورزش به آن اصطلاحاً «بازیکن فرانچایز» میگویند. بازیکن فرانچایز کسی است که یک باشگاه میتواند برند و آینده خود را حول او بسازد. این مدل اقتصادی در ورزش آمریکا بسیار مرسوم است، اما حالا در فوتبال اروپا هم رفته رفته جا باز میکند.
پل پوگبا برای منچستر یونایتد همان قدر در وسط زمین باارزش است، منافع تجاری قابل توجهی نیز خواهد داشت. منچستر یونایتد میتواند دهه آینده خود را با این بازیکن ۲۴ ساله فرانسوی بسازد. گرت بیل هم برای رئال مادرید تا حدودی همین نقش را دارد.
نیمار نسبت به پوگبا فوقستاره به مراتب بزرگتری است. با حضوری چشمگیر در شبکههای اجتماعی و دنبالکنندگان پرشمار و پتانسیلی بزرگ برای درآمدزایی باشگاه. او در ۲۵ سالگی در شرایطی است که میتواند برای مدت قابل توجهی در پیاسجی در اوج باشد.
پاری سن ژرمن امیدوار است تا با این ستاره برزیلی میزان شهرت برند خود را افزایش دهد و از این طریق علاوه بر افزایش درآمدهای بازارپردازی (مرچندایزینگ)، درآمدهای اسپانسرشیپ و همین طور درآمدهای تلویزیونی خود را زیادتر کند. یقیناً شبکههای تلویزیونی در آمریکای جنوبی و حتی آسیا حالا به پخش بازیهای پیاسجی علاقمندتر شدهاند.
با این تفاسیر پرداخت ۲۲۲ میلیون یورو برای نیمار میتواند سرمایهگذاری خوبی برای باشگاه پاری سن ژرمن باشد. به شرط آن که مدیریت مالی باشگاه دخل و خرج را درست مدیریت کند و مدیریت بازاریابی برنامهریزی درستی داشته باشد. از همه مهمتر نیمار درون زمین هم بدرخشد و ثبات داشته باشد.