الکس فرگوسن در کتاب زندگینامهاش با عنوان رهبری، میگوید زمانهایی که در اولدترافورد بازی داشتند و تیم در حال گرم کردن در زمین بود، او در دفترش تنها مینشسته و گاهی مسابقات اسب سواری تماشا میکرده. نکته جالب اما اینکه به گفته او، گاهی اوقات سرمربی تیم مهمان هم به دفترش میرفته و با هم چای میخوردند.
واقعا نکته جالبی است که دو مربی رقیب قبل از بازی و زمانی که تیمشان در حال گرم کردن بوده با هم چای مینوشیدند، چیزی که در فوتبال ایران تصورش را هم نمیشود کرد.
امیر قلعه نویی و اغلب مربیان فوتبال ایران، نه تنها روحیه چنین کارهایی را ندارند بلکه گاها بعد از بازی با بدترین الفاظ از خجالت هم درمیآیند. حرف زدن درباره خوب یا بد بودن نطفه چه کنایه به سرمربی و بازیکنان حریف باشد چه داور، از آن خطاهایی است که نمی توان از آنها گذشت.
قطعا صحبتهای سیاسی قلعهنویی در مورد ۴۰ سال بیعدالتی در محرومیت سنگین سه ماهه او تاثیر زیادی داشته، اما حرفهایی که او درباره نطفه و لقمه حرام و حلال زده واقعا در شان یک مربی سطح بالا نیست و توهین بزرگی به فوتبال محسوب میشود. از همین رو جریمهای که برایش در نظر گرفته شده، به این خاطر واقعا کار درستی بوده و باید برای همه مربیان لیگ که چنین واکنشهای تندی علیه داور و حریف انجام میدهند، لحاظ شود. اعتراض به ظلم و بیعدالتی و انتقاد از وضعیت بد موجود، از وظایف و رسالتهای ستاره هاست و خیلی هم خوب است، اما به شرطی که هر وقت ظلمی به مردم شد این کار را انجام دهند نه وقتی به خودشان ظلم میشود.
آلکس فرگوسن در کتابش نوشته که همیشه از شکستها درس گرفته و از آنها برای پیروزیهای آینده استفاده کرده ولی متاسفانه تمام مربیان فوتبال ما از شکستها فرصتی میسازند برای حمله به داور، تیم حریف و زمین و زمان. به همین خاطر ضروری است فدراسیون و سازمان لیگ، کلاسهایی برای مربیان در مورد چگونگی مواجهه با شکست برگزار کرده و آنها را به حضور در این کلاسها ملزم کنند. و صد البته باید خود فدراسیون هم بستر مناسب برای ریشهکن کردن هر شائبهای را فراهم کرده و با حاکم کردن قانون، هرگونه بهانهای را از باشگاهها و مربیان برای اعتراض کردن بگیرد.