باشگاهها پس از اینکه دیدند با یک پاندمی ناگهان منابع درآمدیشان قطع شده و بدون آمادگی پیشین و چقدر راحت در خطر ورشکستگی قرار گرفتهاند، به خود آمدهاند. فدراسیون فوتبال آلمان از حالا یک کارگروه ویژه «آینده فوتبال حرفهای» تشکیل داده تا درباره تغییر و تحولات احتمالی رایزنی کنند و به اصلاحات ساختاری بیندیشند. سران فوتبال آلمان حتی از توسعه پایدار در فوتبال حرف میزنند. اصلاحاتی که پیش از این هم در فوتبال ضروری بودند، اما کووید-۱۹ تنها به آنها شتاب بیشتری بخشیده است.
اما این تغییرات چه هستند؟ چه اصلاحاتی انجام میشود؟ کدام یک از انتقادها به فوتبال حرفهای بجا است؟
کاهش هزینهها، اعمال سقف دستمزد، کاهش کمیسیون ایجنتها و ایجاد راههای درآمدزایی جدید، تنها بخشی از اصلاحات مورد انتظار خواهد بود. در ادامه سعی میکنیم مهمترین تحولات در فوتبال پس از کووید-۱۹ را بررسی کنیم.
درآمدهای تجاری
اثر منفی کرونا بر درآمدهای روز مسابقه به دلیل برگزاری مسابقات بدون تماشاچی روشن است. این منبع درآمدی در اروپا به خصوص برای باشگاههای دستههای پایینتر که درآمد تلویزیونی ندارند، حیاتی است. برای باشگاههای دستههای بالاتر درآمد روز مسابقه تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد کل درآمدهای عملیاتی را تشکیل میدهند. اگر با طرحهای برگزاری بازی در حضور تماشاگران از فصل آینده موافقت شود و دستکم بخشی از تماشاگران دوباره بتوانند به استادیوم بروند، بخشی از این درآمد هم جبران میشود. درآمدهای تلویزیونی هم با توجه به از سرگیری مسابقات – با تماشاگر یا بدون تماشاگر- تغییر چندانی نخواهد کرد.
اما آنچه کمتر در اقتصاد ورزش مورد توجه قرار میگیرد تاثیر کرونا بر درآمدهای تجاری است. درآمدهای تجاری شامل فروش حقوق اسپانسرینگ و کالاهای هواداری، همواره پایدارترین و قابلکنترلترین منبع درآمدی باشگاهها بودهاند. صنعت اسپانسرشیپ در فوتبال طی دهههای اخیر رشد خیرهکنندهای هم تجربه کرده است.
بر اساس برآوردهای شرکت مشاوره کیپیامجی کل ارزش قراردادهای اسپانسرینگ در پنج لیگ بزرگ اروپا به سالانه بیش از سه میلیارد یورو رسیده است. جهانیسازی، تحول دیجیتالی و تغییرات رسانهها فرصتهای تازهای برای اسپانسرینگ در ورزش به وجود آوردهاند.
از طرف دیگر ارزش حقوق اسپانسرینگ به قدری افزایش پیدا کرده که تنها صنایع خاصی از عهده پرداخت آن برمیآیند. بهعنوان نمونه در لیگ برتر انگلیس ۲۰ اسپانسر روی پیراهن تیمها تنها از شش صنعت خودرو، هواپیمایی، بانکداری، شرطبندی، خردهفروشی و سرگرمی هستند. سه صنعت بانکداری، خودرو و ایرلاینها نیمی از اسپانسرهای روی پیراهن پنج لیگ بزرگ اروپا را تشکیل میدهند.
اما این روند با توجه به تاثیرات متفاوت کووید-۱۹ در صنایع مختلف در سالهای آتی قطعا تغییر خواهد کرد. ایرلاینها، صنعت خردهفروشی، بانکها و صنعت گردشگری که به شدت از این پاندمی ضربه خوردهاند و درآمدهایشان به شدت کاهش یافته، احتمالا کمتر در اسپانسرینگ ورزش خرج خواهند کرد. در مقابل صنایعی که در برابر پاندمی ایمن بودهاند یا حتی از آن منتفع شدهاند، ممکن است کم کم برای رشد بیشتر و شناساندن خود به اسپانسرینگ در ورزش روی بیاورند. شرکت زوم که خدمات ویدئو کنفرانس آنلاین ارائه میدهد و از برندگان اصلی پاندمی کرونا است، در همین فصل اسپانسر دو باشگاه آرسنال و منچستر سیتی شد. باشگاهها باید این تغییر و تحولات در صنعت اسپانسرینگ را به دقت رصد کنند و آنها را در بازاریابی حقوق اسپانسرینگ خود در نظر بگیرند.
کاهش هزینهها
شاید مهمترین پیامد پاندمی کرونا فشار بیشتر روی باشگاهها برای کاهش هزینههای سربهفلک کشیدهشان باشد. آنچه دهها طرح و مقررات کنفدراسیونها برای کنترل هزینهها موفق به انجام آن نشدند، حالا یک ویروس با خشونت تمام انجام داد. این برای فوتبال بدون شک یک فرصت استثنایی است؛ چراکه در میان ذینفعان هم آمادگی بیشتری برای اجرای این تغییرات وجود دارد.
مهمترین هزینه باشگاهها، هزینه دستمزد است. اکثر باشگاهها در اروپا در زمان تعطیلی لیگها توانستند با بازیکنان خود بر سر کاهش۲۰ تا ۳۰ درصدی حقوقشان به توافق برسند. بازیکنان هم که خطر ورشکستگی و از دست دادن کارشان را لمس کردند، راحتتر از بخشی از دستمزدشان گذشتند. حتی با وجود این هم اتحادیه بازیکنان فوتبال حرفهای پیشبینی کرده که بازیکنان زیادی در این تابستان بهدلیل بحران کرونا کار پیدا نکنند. بر اساس آمار سایت ترانسفر مارکت در لیگ برتر انگلیس و در بوندسلیگای آلمان در حال حاضر حدود ۷ درصد بازیکنان قرارداد ندارند. در لیگ یک فرانسه ۳/ ۶ درصد، در لالیگای اسپانیا ۹/ ۴ درصد و در سری آ ایتالیا ۹/ ۲ درصد.
با توجه به این وضعیت، دستکم در میانمدت شاهد کاهش مبالغ نقلوانتقال، کاهش دستمزدها و همین طور کاهش کمیسیون ایجنتها خواهیم بود. از طرف دیگر میتوان پیشبینی کرد که قراردادهای قرضی نیز بیشتر شوند.
باشگاههایی که هزینههای نیروی انسانیشان بیشتر باشد، این خطر بیشتر آنها را تهدید میکند. یکی از معیارهای سنجش سلامت مالی باشگاهها نسبت دستمزدها به درآمدهای عملیاتی است. در برخی باشگاهها که ریختوپاش بیشتری میکنند مثل منچسترسیتی و بارسلونا در سالهای اخیر، این نسبت بالای ۶۰ درصد است. اما در هلند که زیربناهای فوتبال پایه قوی است و باشگاهها بازیکنان خودشان را پرورش میدهند این نسبت با وجود درآمدهای پایینتر عمدتا زیر ۵۰ درصد است.
سقف دستمزد
با آمدن کرونا یک بار دیگر بحث بر سر گذاشتن سقف دستمزد بر اساس درصدی از درآمد عملیاتی باشگاه، طبق مدلی که در ورزش حرفهای ایالات متحده آمریکا رایج است، در فوتبال اروپا بالا گرفته است. در آلمان به سفارش یکی از نمایندگان پارلمان فدرال که رئیس کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال این کشور هم هست، مرکز پژوهشهای پارلمان در یک گزارش کارشناسی به این نتیجه رسید که سقف دستمزد برخلاف قوانین رقابت آزاد آلمان و اتحادیه اروپا هم نیست و منع قانونی ندارد. لیگهای دسته سوم و چهارم انگلیس هم اعلام کردهاند در حال رایزنی و بررسی گزینه سقف دستمزد هستند. حتی اگر این اتفاق به این زودیها رخ ندهد، در میانمدت یا بلندمدت محتمل است. در هر صورت کرونا با قطع جریانهای درآمد باعث شد فوتبال حرفهای بفهمد که هزینههایش غیرمنطقی بالا بوده است.
یکی دیگر از پیامدهای کرونا این بود که اکثر باشگاهها فهمیدند چقدر بیرویه خرج میکردند بدون اینکه اندوختهای برای روز مبادا داشته باشند. حالا فدراسیونها و فیفا بهدنبال آن هستند که از محل ذخایرشان یک صندوق مالی نجات برای کمک به فوتبال در شرایط بحرانی تشکیل بدهند؛ چراکه باشگاهها هزینههای ثابتی دارند که اگر درآمد نداشته باشند، نمیتوانند هزینهها را پرداخت کنند. به هر دلیلی از جمله یک پاندمی این درآمدها از دست بروند، این صندوقها با کمکهای نقدی فوری باشگاهها را از خطر ورشکستگی نجات میدهند.
ورزش جهانیتر
کرونا فرصتهای دیگری هم برای صنعت فوتبال ایجاد کرده است. فوتبال بعد کووید-۱۹ قطعا جهانیتر خواهد بود. به عبارت دیگر روندی که پیش از کرونا هم شروع شده بود، حالا به لطف استفاده بیشتر از فناوریهای اطلاعات و دگردیسی اجباری دیجیتال، ارتباط با هواداران در سراسر جهان و جایگاهیابی در بازارهای دور آسانتر شده است. استفاده گستردهتر از فناوری اطلاعات نحوه تعامل با هواداران را حتی بعد از کووید متحول خواهد کرد. هواداران راحتتر و بیشتر از قبل میتوانند مشارکت کنند و این فرصتهای جدیدی را برای درآمدزایی ایجاد میکند.
کرونا و فوتبال ایران
اغلب باشگاههای ایران عملا ورشکسته هستند. هزینههای سرسامآور و درآمدهای ناچیز باعث به وجود آمدن این وضعیت ورشکستگی شده است. باشگاههای ما دخل و خرجشان به هیچ وجه به هم نمیخورد که بخواهند مثل یک بنگاه اقتصادی فعالیت کنند و از یک پاندمی ضربه بخورند. اغلب باشگاهها، به ویژه دو باشگاه دولتی پرسپولیس و استقلال بدهیهای انباشته نجومیای دارند. این باشگاهها تاکنون با تقسیط بدهیها و تعدیل آنها و سندسازی، توانستهاند با بازرسان کنفدراسیون فوتبال آسیا کنار بیایند و از شرکت در مسابقات آسیایی محروم نشوند. البته این کارها هم دیگر جواب نمیدهد. پیش از کرونا فدراسیون فوتبال ایران به اتهام صدور مجوز حرفهای نادرست برای نمایندگانش بهمنظور حضور در لیگ قهرمانان آسیا، از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا مبلغ ۱۲۰ هزار دلار جریمه شد. احتمالا در آینده باید شاهد محرومیت تیمهای ایرانی هم باشیم.
پیش از کرونا هم وضعیت باشگاههای ایران خوب نبود که حالا با یک پاندمی بخواهد وارد بحران جدیدی بشود. درآمد حق پخش تلویزیونی که بهدلیل بازار انحصاری صداوسیما و خودداری این نهاد از پرداخت حق پخش در ایران وجود ندارد. درآمد اسپانسرینگ هم قابل توجه نیست، چون درست اجرا نمیشود. سازمان لیگ و فدراسیون هم تبلیغات دور زمین را به یک شرکت میفروشند اما در وصول درآمد آن همواره مشکل دارند. در فوتبال ایران چیزی هم بهعنوان درآمد بازارپردازی یا همان مرچندایزینگ که فروش پیراهن و سایر کالاهای هواداری است نداریم. بنابراین قبل از کرونا هم وضعیت بحرانی بود و این درآمدها عملا وجود نداشتهاند. یا بهدلیل شرایط اقتصادی ایران و بازارهای غیررقابتی یا بهخاطر سوءمدیریت در فدراسیون و باشگاهها.
تنها زیانی که به برخی باشگاهها با برگزاری بازیهای بدون تماشاگر تحمیل شد، محرومیت از درآمد بلیتفروشی بود. برآورد میشود که چهار باشگاه پرطرفدار پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور در هفتههای پایانی لیگ برتر روی هم حدود ۹ میلیارد تومان را از دست دادند. حتی باشگاه کوچکتر اما پرطرفدار صنعت نفت آبادان هم با برگزاری پنج بازی خانگی بدون تماشاچی در استادیوم هشت هزار نفرهاش در مجموع ۱۵۰ میلیون تومان از دست داد. اما اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که باشگاهها در ورزشگاههای مدرنتر و سیستمهای بلیتفروشی بهتر درآمد بسیار بیشتری میتوانستند از این محل بهدست بیاورند، باز هم میبینیم ضربه کرونا به فوتبال ایران بسیار محدود است. تنها فایده کرونا در فوتبال ایران شاید این باشد که هزینهها کمی منطقیتر شوند.