فرقی نمیکند شیخ، اولیگارش یا تاجر؛ باشگاههای برترین لیگهای فوتبال اروپا به اهدافی محبوب برای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. این سرمایهگذاران چه کسانیاند، چقدر سرمایهگذاری کردهاند و انگیزههاشان چه بوده است؟
امیر علیزاده
وقتی شیخ منصور بن زاید آل نهیان در سال ۲۰۰۸ منچستر سیتی را خرید، خیلی از کارشناسان این معامله را پرریسک میدانستند. شاهزاده اماراتی و برادرزاده امیر ابوظبی، ۹ سال پیش ۴۰۰ میلیون دلار به مالک آن زمان این باشگاه باقدمت انگلیسی، یعنی تاکسین شیناواترا پرداخت کرد.
آخر سال ۲۰۱۵ یک کنسرسیوم چینی سهام منچستر سیتی را خرید، باز هم به قیمت ۴۰۰ میلیون دلار. با این تفاوت که این بار چینیها در ازای آن صاحب کل باشگاه نشدند و فقط ۱۳ درصد سهام سیتی را خریددند. ارزش «سیتیزنها» حالا بالغ بر سه میلیارد دلار است. برای شیخ منصور این به معنای بازگشت سرمایه ۶۵۰ درصدی است. این یک سرمایهگذاری خوبی بوده است. حتی با در نظر گرفتن یک میلیارد دلاری که شیخ منصور از قرار معلوم در این هفت سال خرج تیماش کرده است. این در حالی است که پول در این سرمایهگذاری برای شیخ منصور خیلی مهم نیست. این شیخ ۴۷ ساله که در جوانی شترسواری میکرد و بعدها روی اسب نشست و یک سوارکار خیلی ماهر شد، به عنوان یک سیاستمدار و سرمایهگذار چند برابر آنچه خرج تفریحاتاش میکند، پول درمیآورد. به لطف نفتی که امیرنشین ابوظبی دارد، ثروت خانواده آل نهیان در حال حاضر بیش از یک بیلیون دلار برآورد میشود. خود شیخ منصور به نوشته نشریه «فوربس» ثروتاش حدود ۲۶ میلیارد دلار است.
اما هدف شیخ منصور از این سرمایهگذاری فراتر از سودآوردی و درآمدزایی بوده است. هدف اصلی او ترفیع جهانی امیرنشین ابوظبی و شناختهشدهتر کردن آن به عنوان یک برند است. هم خود ابوظبی به عنوان یک مقصد گردشگری و مکانی جذاب و امن برای سرمایهگذاری و هم شرکتهای ابوظبی مثل هواپیمایی اتحاد، که حقوق نامگذاری استادیوم منچستر سیتی را هم خریده و به عنوان اسپانسر اصلی سیتی ناماش رو پیراهن تیم هم نقش بسته است، و هم شرکت مخابراتی اتصالات که تبلیغاتاش کنار زمین نمایش داده میشود.
برای خود باشگاه منچستر سیتی نیز این سرمایهگذاری فرصتها و امکانات جدیدی ایجاد کرده است. منچستر سیتی حالا به لطف سرمایهگذاری شیخ منصور با ستارگانی مثل سرخیو آگرو و کوین دهبروین و ایلکای گوندوگان به یک تیم منتخب جهان تبدیل شده که در سال ۲۰۱۲ بعد ۴۴ سال توانست دوباره به قهرمانی برسد. تیم دوم منچستر در این هفت سال از زیر سایه بلند یونایتد بالاخره بیرون آمد و به تیم برتر شهر تبدیل شد. شیخ منصور پیش از این فصل موفق شد پپ گواردیولا را هم به عنوان سرمربی تیم استخدام کند. به امید قهرمانی در لیگ قهرمانان. در این راه باشگاه او فعلا ناکام مانده است. حتی با پپ گواردیولا نیز سیتیها در مرحله یک هشتم نهایی از پس موناکو برنیامدند.
آبراموویچِ راهبازکن
ثروتمندان امروز در پرطرفدارترین ورزش جهان امکانات زیادی برای سرمایهگذاری پیدا میکنند، و بیش از همه در فوتبال اروپا. سالی نیست که دستکم مالک یکی از باشگاههای بزرگ تغییر نکند. به ویژه در لیگ برتر انگلستان این روند جدید بیشتر مشاهده میشود. اما در سری آ ایتالیا، لیگ یک فرانسه و لالیگای اسپانیا هم وضعیت همین است. در بوندسلیگای آلمان به دلیل اینکه همچنان قانون موسوم به “۱+۵۰” پابرجاست، امکان اینکه یک شخض مالک اکثریت سهام یک باشگاه شود، وجود ندارد و همچنان این اعضای باشگاهاند که باید حداقل ۵۰ درصد به علاوه یک سهم را در اختیار داشته باشند.
به خصوص لیگ برتر انگلستان، ثروتمندترین لیگ فوتبال جهان، امروز به جولانگاه سرمایهگذاران بینالمللی تبدیل شده است. طبق تحقیقاتی که نشریه آلمانی «اسپانسرز» انجام داده، از ۲۰ باشگاه لیگ برتر ۱۴ باشگاه در حال حاضر در دست سرمایهگذاران خارجی از چین، امریکا، تایلند، روسیه و یا امارات قرار دارند. درآمد لیگ برتر انگلستان در فصل ۱۵-۲۰۱۴ در حدود ۴٫۵ میلیارد یورو بوده است. همین باشگاههای انگلیسی را به یک سرمایهگذاری جذاب تبدیل میکند. اما سود مالی تنها دلیل آن نیست. به دلیل محبوبیت جهانی این لیگ، باشگاهها به یک ابزار کارآمد بازاریابی تبدیل شدهاند و بستر بسیار خوبی برای ارتباطات و شبکهسازی فراهم کردهاند.
در این راه شاید اولین نفر رومن آبراموویچ بود که در سال ۲۰۰۳ باشگاه چلسی را حدود ۲۱۰ میلیون یورو خرید. این اولیگارش روس که در دهه نود از صفر، یک امپراتوری برای خود راه انداخت و با فروش نفت روسیه ثروتمند شد، از طریق چلسی خود را به چهرهای رسانهای تبدیل کرد. آبراموویچ از نظر بسیاری از کارشناسان راه را برای پیوند میان اقتصاد آزاد و فوتبال باز کرد. او تا کنون چیزی حدود ۱٫۵ میلیارد یورو در چلسی هزینه کرده و به نظر هم نمیرسد که میل و علاقهاش از این سرمایهگذاری کاهش یافته باشد. این سرمایهگذاری تازه بعد ۱۰ سال به سودآوری رسیده و چلسیِ او در این فصل پنچمین قهرمانی خود در ۱۲ سال گذشته را هم بدست آورده است. «آبیها» توانستند به لطف سرمایهگذاری اولیگارش روس برای اولین بار بعد ۵۰ سال در ۲۰۰۵ دوباره قهرمان لیگ برتر شوند.
فراری از رسانهها
بر خلاف رومن آبراموویچ بسیاری از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در پشت صحنه بمانند و از رسانهها دوری کنند. یکی از آنها استن کرونکه، سرمایهگذار آمریکایی املاک با ثروتی بالغ بر ۷٫۷ میلیارد یورو است. کرونکه که همسر وارث فروشگاههای زنجیرهای والمارت نیز هست، از سال ۲۰۱۱، ۶۷ درصد سهام باشگاه لندنی آرسنال را در اختیار دارد. او علاوه بر آن سهامدار چندین باشگاه ورزشی آمریکایی دیگر نیز هست. یکی دیگر از سهامداران باشگاه فوتبال آرسنال علیشیر عثمانف، میلیاردر روسی و صاحب کمپانی تولیدکننده آهن «متالواینوست»، شرکت مخابراتی غول روسی «مگافون» و همچنین روزنامه اقتصادی پرنفوذ «کومرسانت» چاپ مسکو است.
منچستر یونایتد نیز با خانواده گلیزر صاحبانی آمریکایی دارد. ۹۰ درصد سهام «شیاطین سرخ» بعدِ فوت مالکوم گلیزر که باشگاه را در سال ۲۰۰۵ به ازای مبلغی در حدود یک میلیارد یورو خرید، حالا در اختیار خانواده گلیزر است. منتها بر خلاف آبراموویچ مالک چلسی و یا شیخ منصور در منسیتی، گلیزر هیچ وقت علاقهای به فوتبال نداشت. به خاطر همین او به منچستر یونایتد مثل هر سرمایهگذاری دیگری نگاه میکرد. او ارزش آن را شناسایی کرد و تمام تلاشاش را برای افزایش سود به کار برد. از این لحاظ منچستر یونایتد برای گلیزر و خانوادهاش یک سرمایهگذاری عالی بود. منیونایتد با ارزشی بالغ بر سه میلیارد دلار در حال حاضر به عنوان یکی از باارزشترین باشگاههای فوتبال جهان به شمار میآید.
باشگاه المپیک مارسی در فرانسه نیز به لطف یک آمریکایی دست و بالاش باز شده است. فرانک مککورت آمریکایی، مالک جدید باشگاه، میخواهد ظرف چهار سال آینده در مجموع ۲۰۰ میلیون یورو برای نقل و انتقالات در اختیار باشگاه بگذارد. توقعاتاش هم روشن است. باشگاه باید هر سال قهرمان فرانسه شود و در آینده دوباره لیگ قهرمانان را ببرد. مثل سال ۱۹۹۳٫ مککورت در اکتبر گذشته سهام مارگریتا لویی-دریفو سهامدار عمده سابق باشگاه را خریده بود. خانم دریفو بعد از مرگ همسرش روبرت لویی-دریفو رییس کمپانی آدیداس، این باشگاه را که از سال ۱۹۹۶ در اختیار این خانواده بود، به فروش رساند.
جولان چینیها
چن یانشنگ سرمایهدار چینی هم امیدوار است ارزش سرمایهاش را افزایش دهد. او سال ۲۰۱۵ با شرکتاش گروه راستار، در ازای مبلغ نسبتاً ناچیز ۶۵ میلیون یورو باشگاه دسته اولی اسپانیایی اسپانیول بارسلون را خرید. این تولیدکننده اسباببازیهای برقی که ۹۰ درصد سهام این باشگاه ۱۱۵ ساله را در اختیار دارد، با ورودش به فوتبال حرفهای اسپانیا امیدوار است بازارهای جدیدی بدست بیاورد و حضورش در بازارهای بینالمللی را تقویت کند. با ۵۰ میلیون یورویی که در همین مدت کوتاه به باشگاه تزریق کرده است، چن یانشنگ جزو ۲۰ سرمایهگذار اول در فوتبال اروپا محسوب میشود.
آنچه در مارسی رخ داد، در سری آ ایتالیا بسیار شدید مشاهده میشود. مثلاً در دو باشگاه میلانی اینتر و آث. یک نسل از پدرخواندههای مشهور فوتبال ایتالیا در حال فروش اموال خانوادگیشان هستند، چون بچهها یا وارثینشان دیگر نمیخواهند این کار را ادامه دهند. آنچه طی دهههای متمادی به یک کالای فرهنگی ایتالیایی تبدیل شده بود، حالا به لطف میلیاردرهایی از کشورهایی از شرق دور در حال توسعه، به پول تبدیل میشوند.
همین گونه بود که آخر سال ۲۰۱۶ در آث میلان حکومت ۳۰ ساله سیلویو برلوسکنی به عنوان رییس باشگاه به پایان رسید. نخست وزیر اسبق ایتالیا، با یک کنسرسیوم چینی برای فروش کل بسته سهامیاش به توافق رسید. این کنسرسیوم تعهد داد که طی سه سال آینده ۳۵۰ میلیون یورو در تیم سرمایهگذاری کند. شرکت چینی «سینو-یوروپ» که کارش سرمایهگذاری در ورزش است و صندوق سرمایهگذاری دولتی هایژیا کاپیتال هم در آن سهام دارد، با مدیریت لی یونگهونگ موقع خرید آث میلان با احتساب ۲۲۰ میلیون یورو بدهی باشگاه، ۷۴۰ میلیون یورو روی آن قیمت گذاشت.
رقیب همشهری یعنی اینتر هم همین مسیر واگذاری به سرمایهگذاران چینی را در پیش گرفته است. این باشگاه یک سال پیش توسط «سانینگ کامرس» غول خردهفروشی چینی خریداری شد. سانینگ برای ۶۸٫۵ درصد سهام حدوداً ۲۷۰ میلیون یورو پرداخت کرد. ماسیمو موراتی رییس قدیمی باشگاه اینتر خود را به عنوان مالک کاملاً بیرون کشید، در حالی که رییس کنونی باشگاه، اریک توهیر بازرگان اندونزیایی، ۳۱ درصد سهام باشگاه را نگه داشت. سانینگ در خارج از چین شناختهشده نیست. ولی در چین یک شریک مهم علیبابا، غول چینی تجارت االکترونیک جهان است. علیبابا ۲۰ درصد سهام سانینگ را نیز در اختیار دارد. هدف سانینگ، به گفته مدیرش ژانگ جیندونگ، از خریداری اینتر این است که سانینگ را در صنایع لوازم خانگی اروپا و جهان به یک برند شناختهشده تبدیل کنند.
اما برخلاف ژانگ جیندونگ، استراتژی اکثر میلیاردرها شبیه استراتژی آبراموویچ است. این سرمایهدار روس یک بار در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش که چرا چلسی را خریده گفت: «من نمیخواهم پولام را از پنجره به بیرون پرتاب کنم. من فقط میخواهم لذت ببرم.»