امروزه درآمدهای ناشی از لاتاری های ملی یا به نوعی بلیتهای بخت آزمایی ملی، بخش عمدهای از بودجه ورزش قهرمانی در بسیاری از کشورهای دنیا را تشکیل میدهند.
محمد شهرابی
در حال حاضر ۸۰ کشور دنیا چنین طرحی را به اجرا درآوردهاند و سالهای سال است که بخش مهمی از بودجه ورزش قهرمانیشان را از این راه تامین میکنند. در هر کشوری شرکتهای مختلفی در این زمینه فعالیت و رقابت میکنند اما لاتاریهای ملی که از سایر لاتاریها جدا هستند، انواع مختلفی دارند و به اشکال متعددی به اجرا درمیآیند و در نهایت سود حاصل از آنها به جیب ورزش و سایر حوزههای ملی از جمله فرهنگ و هنر و سازمانهای خیریه میرود. برای راهاندازی این لاتاریها اهداف مهمی وجود داشته که در حوزه ورزش تامین منابع مالی بلندمدت و امن برای سازمانهای ورزشی از جمله کمیتههای ملی المپیک، حمایت از ورزشهای کمطرفدار و کمدرآمد، حمایت از برنامههای ساختاری و توسعه زیرساختها و همچنین حمایت از برنامههای مربوط به توسعه تیمهای پایه و جوانان در ورزشهای مختلف از جمله آنها هستند. در حقیقت چنین طرحی به مدیریت کلان ورزش در کشورها این امکان را میدهد که بودجه بیشتر و امنتری را به ورزش تزریق کنند و مهمتر اینکه از ورزشهایی که توجه عمومی به آنها کم است و درآمد زیادی ندارند، حمایت کنند.
پروژه یا طرح اسپلیس (SPLISS)، یک تحقیق بینالمللی است که محققین بر اساس آن برنامههای ورزش قهرمانی در ۱۵ کشور دنیا را مورد بررسی قرار دادهاند. استرالیا، بلژیک، برزیل، کانادا، دانمارک، استونی، فرانسه، فنلاند، ژاپن، هلند، ایرلند شمالی، پرتغال، کره جنوبی، اسپانیا و سوییس کشورهایی هستند که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتهاند. هدف از انجام تحقیق مذکور این بوده که رابطه بین برنامهها و تصمیمگیریهای مدیریتی و مالی با موفقیت ورزشها در سطوح بینالمللی بررسی شود تا تصویر روشنی از میزان تاثیر این برنامهریزیها و تصمیم گیریها در موفقیتهای مذکور به دست آید. فصل پنجم این تحقیق به حمایتهای مالی از ورزش اختصاص دارد که این حمایتها به سه بخش بودجه دولتی، درآمدهای ناشی از لاتاریهای ملی و سایر درآمدها شامل اسپانسرها، تلویزیون و مواردی از این قبیل تقسیم شده است.
از بین این کشورها فقط استرالیاست که ورزش قهرمانی آن، منبع درآمدی مثل لاتاریهای ملی ندارد ولی چهارده کشور دیگر چنین طرحی را سالهای سال است که اجرا میکنند. در استرالیا هم چند سالی است که این بحث جدی شده و به ویژه بعد از المپیک ریو ۲۰۱۶ به موضوع مهمی در سطح کلان تبدیل شده اما هنوز از سوی مجلس تصویب نشده است. به غیر از این چهارده کشور که در تحقیق مذکور مورد بررسی قرار گرفتهاند کشورهای دیگری مثل چین، بیست کشور از اتحادیه اروپا از جمله آلمان و همچنین نیوزلند و بریتانیا از مهمترین کشورهایی هستند که چنین طرحی برای کمک به ورزش قهرمانیشان دارند. نکته جالب اینکه کره جنوبی حدود ۸۶ درصد، دانمارک ۷۸ درصد، پرتغال ۶۵ درصد، برزیل ۵۳ درصد و سوییس ۴۱ درصد از بودجه ورزش قهرمانی خود را از این راه تامین میکنند. بقیه کشورها نیز حداقل یک چهارم (و بالاتر) بودجه ورزش قهرمانی خود را از این لاتاریها تامین میکنند.
بریتانیا یکی از کشورهایی است که از سال ۱۹۹۵ چنین طرحی را اجرا کرده و ورزش قهرمانی خود را از این راه تقویت میکند. بریتانیا بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۵ نزدیک به ۳۲ میلیارد پوند از این راه درآمد داشته که ۱۷ درصد آن به ورزش، ۱۶ درصد به هنر، ۱۵ درصد به آموزشهای بهداشتی، ۲۰ درصد به امور خیریه، ۱۱ درصد به آموزشهای مربوط به محیط زیست و ۲۷ درصد نیز به سایر طرحهای زیرساختی و توسعه ای اختصاص یافته است. به عبارت دیگر حدود ۶٫۴ میلیارد پوند طی ۲۰ سال از راه لاتاری ملی به ورزش قهرمانی بریتانیا تزریق شده که مبلغ قابل توجهی است.
بریتانیا از این راه مبلغ ۲٫۲ میلیارد دلار برای برگزاری المپیک و پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن درآمدزایی و هزینه کرد و مبلغ ۳۳۷ میلیون پوند از هزینههای ورزش قهرمانی این کشور از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ از این منبع تامین شده است. این نشان میدهد که لاتاری ملی نقش تعیینکنندهای در توسعه ورزش قهرمانی بریتانیا ایفا میکند. البته درباره لاتاریهای ملی همیشه نگرانیهایی مبنی بر درگیر شدن افراد زیر سن قانونی با موضوع شرطبندی و قمار وجود داشته که نگرانیهای درستی است اما این مشکلات درباره تمام انواع لاتاریها وجود دارد و دولتها سعی خود را میکنند تا از راههای مختلف با این قضیه برخورد کرده و در حد امکان آن را کنترل کنند. در این میان بعضی از کشورها نظیر استرالیا همچنان با موانع قانونی برای راهاندازی لاتاری ملی مواجه هستند و اگرچه مسولین ورزش این کشور بعد از المپیک ریو ۲۰۱۶ دوباره احساس نیاز ورزش به استفاده از این منبع را اعلام کرده و به دنبال رفع موانع قانونی هستند ولی تا این لحظه موفق نشدهاند.
به طور حتم کشورهای زیاد دیگری هم با این مشکلات روبرو هستند که کشورهای اسلامی نیز در این دسته قرار خواهند گرفت. در اکثر این کشورها، موانع قانونی برای راهاندازی چنین لاتاریها یا همان بلیتهای بختآزمایی وجود دارد ولی انتظار میرود که مسولین ورزش آنها به دنبال راههای جایگزین باشند.