دیگر به اخبار کنارهگیری تیمها از جام حذفی عادت کردهایم. فقط نام تیمها در این اخبار تغییر میکند. امسال هم خیلی زود ماشینسازی تبریز و مس رفسنجان و صبای قم از شرکت در جام حذفی انصراف دادند. مشکلات مالی و مالکیتی و دیر بسته شدن تیمها و ناآماده بودنشان و بهانههایی از این دست، به عنوان علت کنارهگیری توسط باشگاهها اعلام میشود. اما آیا علت واقعی همین است؟ به نظر میآید که دلیل در جای دیگری باید جستوجو کرد.
امیر علیزاده*
پیش از این هم در برهههای مختلف چندین بار از شکل برگزاری جام حذفی انتقاد شده است. واقعیت آن است که جام حذفی در ایران تنها یک دوره مسابقه با یک جدول است که هر سال صرفاً باید خشک و خالی برگزار شود. یک تورنمنت بیروح و بیهویت. همانند یک تورنمنت محلی معمولی. آن هم تورنمنتی با این اهمیت و با این تاریخچه و قدمتی بیش از ۴۰ سال.
جام حذفی در ایران یک رویداد جذاب و باهویت نیست که برند و جایگاه متمایزی داشته باشد. حتی با وجود اینکه قهرماناش به لیگ قهرمانان آسیا هم راه پیدا میکند و به هر حال پاداش مالی هم دارد، باز هم خیلیها قید حضور در آن میزنند. کار حتی به جایی رسیده بود که چهار سال پیش فدراسیون فوتبال جداً به فکر این افتاده بود که به خاطر تیم ملی قیدش را بزند و در همین حد ساده هم برگزارش نکند تا دردسر کمتری داشته باشد. اما خوشبختانه این شاهکار تاریخی اتفاق نیفتاد و بالاخره به هر شکلی بود برگزار شد. اما برگزاری جام حذفی با این شرایط و بدین شکل، بار دیگر تاکیدی است بر این که برگزارکنندگاناش بیبرنامهاند و دانش بالایی در زمینههای مدیریت رویداد و بازاریابی ورزشی ندارند.
جام حذفی هنوز یک برند کامل ندارد. هر چند مدتی است یک لوگوی ساده برایش طراحی شده و روی نامونشان «حذفی کاپ» یک کارهایی هم شده و به همین نام یک وبسایت بسیار زشت هم برایش راهاندازی شده، اما این اقدامات بسیار ابتدایی و ناکافیاند و طبق معمول یک برنامه همهجانبهی یکپارچه پشت آن نیست. در مراسم قهرمانی فصل گذشته هیچ جا از نام «حذفی کاپ» و همان لوگوی ابتدایی و سادهای که برایش طراحی شده نیز استفاده نشد.
همه جای دنیا، به برای اینکه جام حذفی جذابتر باشد و بتوان از آن درآمدزایی کرد، میآیند برندی جداگانه برایش میسازند و در قالب یک محصول متمایز از لیگ ارائهاش میکنند. «اف.ای کاپ» انگلستان، «کویا دل ری» اسپانیا و «د.اف.ب پوکال» آلمان به عنوان بزرگترین و موفقترین جامهای حذفی فوتبال در جهان، بهترین نمونهی این نوع رویکرد مدیریتیاند. اما در ایران جام حذفی در عمل یک رویداد بینامونشان است. حتی بستههای حقوق تجاری مجزایی هم برایش تعریف نشده است. حقوق پخش تلویزیونی و حقوق مربوط به تبلیغات دور زمین لیگ و جام حذفی در قالب یک بسته فروخته میشود. یعنی هزینههای مضاعف برگزاری مسابقات، در ازای همان درآمدها. در صورتی که جام حذفی باید به عنوان محصولی متمایز از لیگ، در بازارهای حقوق رسانهای و اسپانسرینگ به فروش برود و در کل به عنوان محصولی متفاوت بازاریابی شود.
در جام حذفی ایران حتی شکل و مدل کاپ قهرمانی نیز مدام عوض میشود و این نشانه دیگری از بیهویتی جام است. در مباحث مربوط به برندسازی برای یک رویداد ورزشی شکل کاپ قهرمانی، یکی از عناصر مهم برند و هویت آن مسابقات است. هر چقدر هم لوگوی رویدادی بازسازی شود، کاپ مسابقات به ندرت شکلاش را تغییر میدهند، چون به اعتقاد متخصصان کاپ یک تورنمنت بخشی از تاریخ و ریشه و هویت آن است که حتی در صورت نوسازی برند باید حفظ شود. شکل کاپ در ذهن مخاطب و هوادار تمام آن خاطرات تلخ و شیرین فینالهای پیشین را زنده میکند و به آن رویداد روح میبخشد. اتحادیه فوتبال اروپا، «یوفا»، هم زمانی که جام باشگاهها را متحول کرد و لیگ قهرمانان را با برند و فرمتی جدید ساخت، و هم زمانی که برند «جام یوفا» و کلیهی اجزایش را به «اروپا لیگ» تغییر داد، شکل کاپ هر دو رویداد را همان طور که بود حفظ کرد تا ریشههای تاریخی این رویدادها از یاد نرود.
پشت همهی این تصمیمات، سالها تجربه و تحقیق نهفته است. اما در ایران، طبق معمول به جای اینکه از این تجربه و دانش استفاده شود، بیبرنامگی و بیتوجهی باعث شده جام حذفی نه یک رویداد بزرگ و پرجاذبهی ورزشی، بلکه صرفاً مسابقاتی معمولی باشد که هر سال تعدادی تیم در آن شرکت میکنند و از میان آنها یکی قهرمان میشود و یک کاپی میگیرد. همین میشود که یک سری باشگاه هم بیعلاقه و بیانگیزه اصلا عطایش را به لقایش میبخشند.
*کارشناس اقتصاد ورزش