تلگرام بازار ورزش

چرا بارسا نتوانست مسی را نگه دارد؟

لیونل مسی سرانجام بعد از ۲۱ سال بازی در بارسلونا سر از پاری سن ژرمن درآورد. مقررات انضباط مالی لالیگا، ساختار مالکیتی و جنگ قدرت بین لیگ و باشگاه بی‌تاثیر نبودند. اما  علت اصلی این جدایی را باید در سال‌ها سوءمدیریت در بارسا جست‌وجو کرد. «بازار ورزش» دلایل ریشه‌ای این جدایی را واکاوی کرده است. 

 

محمد شهرابی

 

باشگاه بارسلونا روز پنجشنبه همین هفته اعلام کرد که مسی به زودی این باشگاه را ترک می‌کند. دلیل این جدایی هم ناتوانی باشگاه در پرداخت دستمزد ۱۶۰ میلیون دلاری این بازیکن بدون زیرپا گذاشتن قوانین مالی لالیگا عنوان شده است.

 

این اتفاق در حالی افتاد که باشگاه بارسلونا حداقل از نظر درآمد، ثروتمندترین باشگاه ورزشی جهان است. این باشگاه در سال ۲۰۱۸ به اولین باشگاه ورزشی در تاریخ تبدیل شد که درآمدش بیش از یک میلیارد دلار در سال بود، بالاتر از باشگاه فوتبال آمریکایی دالاس کابوی با ۸۰۰ میلیون دلار در آن سال.

 

البته برعکس دالاس، بارسا در آن سال کمی سود هم به دست آورد اما در ماه‌های منتهی به ژوئن سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۱۱۸ میلیون دلار ضرر عملیاتی ثبت کرد. علیرغم مشکلات ناشی از بیماری کووید ۱۹، به ویژه تعطیلی موقت مسابقات، بارسا در آن مقطع ۲۹ میلیون دلار سود عملیاتی داشت اما انتظار می‌رود امسال ۴۷۸ میلیون دلار ضرر به جا بگذارد. این در حالی است که نشریه فوربس سود عملیاتی باشگاه دالاس در سال ۲۰۲۰ را ۲۸۰ میلیون دلار تخمین زده است.

 

ساختار مالکیتی

 

شاید دلایل متعددی وجود داشته باشد که ثبات مالی باشگاه‌ها در آمریکا را تضمین می‌کند، اما خوان لاپورتا، رییس فعلی باشگاه بارسلونا مالکیت عمومی هواداران بر باشگاه را نقطه ضعف اصلی باشگاه‌های بزرگ اسپانیایی می‌داند که منجر به اختصاص ۱۱۰ درصدی درآمد باشگاه به حقوق بازیکنان شده است.

 

در اروپا اغلب باشگاه‌ها مالکیت خصوصی دارند. البته استثناهایی هم وجود دارد، مثلا در بوندس لیگای آلمان، قانون ۱+۵۰ حاکم است که بر اساس آن اکثریت سهام باشگاه متعلق به موسسه غیرانتفاعی مادر و اعضای آن است و بقیه سهام آنها در اختیار سرمایه‌گذاران خصوصی است. در اسپانیا اما صددرصد سهام باشگاه‌های رئال مادرید و بارسا متعلق به هواداران آنهاست.

 

این موضوع در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰ به این باشگاه‌ها در برابر رقیبان اروپایی‌شان در ایتالیا و انگلیس برتری مالی اعطا کرد زیرا آنها مجبور نبودند سودشان را بین سهامداران تقسیم کنند و خیلی راحت درآمدهای‌شان را به خرید بازیکنان بزرگ اختصاص می‌دادند. خریدهایی مثل زیدان، فیگو، بکام و رونالدوی برزیلی توسط رئال مادرید به خاطر همین برتری مالی بود.

 

اما با ظهور میلیاردرهایی از کشورهای دیگر که باشگاه‌هایی مثل منچسترسیتی، پاریسن‌ژرمن، چلسی و سایرین را خریدند، معادلات تا حدودی تغییر کرد. این باشگاه‌ها نه تنها می توانستند از منابعی که به صورت قرض به آنها تزریق می‌شد بهره مند شوند بلکه از سرمایه‌گذاری سهام هم استفاده می‌کردند. در مقابل اما باشگاه‌های اسپانیایی نمی‌توانند حتی یک سهم هم بدون تایید هواداران‌شان بفروشند و این کار آنها را در رقابت با رقیبانی که از منابع عظیم مالی برای خرید بازیکنان بزرگ بهره می‌برند، بسیار سخت می‌کند.

 

همین موارد باشگاه‌هایی مثل بارسا و رئال را به سمت ابداع راه‌هایی مثل راه انداختن سوپرلیگ اروپا برای کسب درآمد بیشتر هدایت کرد، هر چند این ایده با مخالفت‌های زیادی روبرو شد و پیش از تولد از دنیا رفت. بارسا و رئال در کنار یوونتوس تنها باشگاه‌هایی‌اند که هنوز از این ایده دست نکشیده‌اند.

 

قرارداد تجاری لالیگا و وتوی بارسا

 

در این میان اما سازمان لالیگا فرصتی را به وجود آورد که باشگاه‌های اسپانیایی بتوانند بنیه مالی خود را تقویت کنند. این سازمان با شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی «سی‌وی‌سی» به توافق رسیده که ۱۵ درصد از حقوق تجاری این لیگ را برای ۵۰ سال در ازای مبلغ ۲٫۷ میلیارد یورو به آنها واگذار کند. شبیه چنین معامله‌ای به سری آ و بوندس‌لیگا هم شد. اما آنها آن را رد کردند. در اسپانیا اما سازمان لالیگا راه حل مشکلات مالی باشگاه‌ها را در چنین قراردادی می‌بیند.

 

البته حتی با وجود این قرارداد هم بارسا نمی‌توانست درآمد حاصل از این قرارداد را صرف حفظ مسی نکند. به دلیل قوانین بازی جوانمردی مالی داخلی لالیگا. سازمان لیگ اسپانیا برای کنترل هزینه‌های باشگاه‌ها قوانین سخت‌گیرانه‌ای را وضع کرده است. مهم‌ترین بخش این قانون، اختصاص حداکثر ۷۰ درصد درآمدهای هر باشگاه به خرید بازیکن و مربی و اختصاص بقیه درآمد به کارهای زیربنایی و تیم‌های پایه است که دست بارسا و سایر باشگاه‌ها را برای ولخرجی زیاد می‌‍بندد. سهم هزینه‌ دستمزد در بارسلونا در فصل گذشته به ۱۱۰ درصد رسید. تلاش بارسا برای فروش بازیکنان پردرآمدی مثل اومتیتی و فیلیپیه کوتینیو هم بی‌نتیجه ماند.

 

برای همین بارسا برای دور زدن این قانون بارسلونا و مسی شرایط جدیدی را تعیین کردند. بر اساس آن مسی به جای قرارداد دو ساله با دستمزد سالیانه صد میلیون یورو، قرارداد پنج ساله با دستمزد سالیانه ۵۰ میلیون یورو دریافت می‌کرد. با این حساب مسی همان پول را دریافت می‌کرد، اما در مدت زمان طولانی‌تری. ابتدا به نظر می‌رسید که لالیگا این شرایط را می‌‍پذیرد، اما با وجود آن پنجشنبه گذشته سازمان لیگ در کمال ناباوری اعلام کرد که حتی این قرارداد با دستمزد پایین‌تر را هم بارسا نمی‌تواند ثبت کند.

 

در ظاهر قوانین مبارزه با فساد لالیگا اجازه نمی‌دهد حقوق بازیکنان نسبت به سال قبل از نصف کمتر شود تا کسی ترغیب به دست‌کاری در قراردادها نشود. اما بنا بر گزارش رسانه‌های اسپانیایی، دلیل اصلی مخالفت لالیگا وتوی معامله جدید حقوق تجاری لیگ توسط بارسا است. سازمان لالیگا و باشگاه بارسلونا مدت‌هاست که در یک جنگ قدرت به سر می‌برند. از آنجایی که حقوق پخش تلویزیونی لیگ اسپانیا تا کنون به صورت غیرمتمرکز توسط خود باشگاه‌ها به فروش می‌رفته و منبع اصلی درآمدی باشگاه‌ بوده، بارسلونا پیشنهاد شرکت سی‌وی‌سی را وتو کرده است.

 

این باشگاه در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که «به اندازه کافی» باشگاه‌ها (به عنوان صاحبان اصلی حقوق تلویزیونی) در جریان جزییات این قرارداد قرار نگرفته‌اند و مبلغ پیشنهادی هم با مدت زمان قرارداد متناسب نیست. رئال مادرید هم با این قرارداد مخالف بود. با این قرارداد بارسا به مدت ۵۰ سال سالیانه ۵۵ میلیون یورو درآمد تلویزیونی داشت. این در حالیست که درآمد تلویزیونی سالیانه این باشگاه‌ها در حال حاضر بیش از صد میلیون یورو است. سازمان لیگ با ثبت نکردن قرارداد جدید مسی قصد داشت بارسلونا را تحت فشار بگذارد که این قرارداد جدید را بپذیرد. اما بارسلونا زیر بار نرفت.

 

مقصر اصلی

 

دلیل اول این جدایی را باید در سوءمدیریت مالی در باشگاه بارسلونا دانست. در چند سال اخیر با وجود افزایش چشم‌گیر درآمدها، هزینه‌ها هم سر به فلک کشید. خرج باشگاه با دستمزدهای سرسام‌آور در واقع بیش از درآمدش بود. خود مسی هم با فشارهایی که در ۵ سال اخیر به باشگاه آورد و حقوقش را سه برابر کرده و در این مدت به ۵۵۵ میلیون یورو رساند، در این میان بی‌تقصیر نبود. به همین علت است که بارسا ۱٫۲ میلیارد یورو بدهی بالا آورده و در ابتدای سال در آستانه ورشکستگی هم قرار گرفت.

 

با این حال بارسا راه حل را در ساختار مالکیتی خود می‌داند. گفته می‌شود لاپورتا ظاهرا به همین دلیل از نگه داشتن مسی منصرف شد تا بتواند ذهنیت عمومی درباره مالکیت صددرصدی هواداران را تغییر دهد و قدم‌هایی برای تغییر این وضعیت بردارد. نکته مهم اما اینجاست که تغییر این قانون هم تضمینی برای حل مشکلات باشگاه‌های بزرگ مثل بارسا در آینده نیست. رقابت دیوانه‌وار برای خرید بازیکنان بزرگ و پرداخت‌های نجومی، آینده تمام آنها را تهدید می‌کند. باشگاه‌هایی مثل منچسترسیتی، پاری سن‌ژرمن و چلسی هم که از سرمایه‌های میلیاردرهای عربی و روسی سود می‌برند، با ادامه این روند به مشکل خواهند خورد زیرا نمی‌توانند برای همیشه قانون فیرپلی مالی را دور بزنند و سر یوفا و سایر سازمان‌های نظارتی را کلاه بگذارند. ضمن اینکه شرایطی مانند همه‌گیری کرونا و پیامدهای آشکارش در اقتصاد ورزش هم نشان داد که اگر یک مدل کسب‌وکار با مدیریت مالی پایدار نداشته باشی، حتی به عنوان پردرآمدترین باشگاه فوتبال جهان هم ممکن است در آستانه ورشکستگی قرار بگیری.

 

سخت‌گیری فعلی سازمان لالیگا هم برای جلوگیری از بروز این مشکلات در آینده است. این سازمان مدتی است روی نقل و انتقالات دو باشگاه رئال و بارسا نظارت دقیق دارد و ثبت هرگونه قراردادی را منوط به اثبات توانایی مالی و داشتن پس‌انداز لازم برای آینده کرده است. وقتی باشگاهی مثل بارسلونا با این همه شهرت و افتخار با ضرر مالی مواحه می‌شود و از پس حقوق بازیکنانش برنمی‌آید، قطعا باشگاه‌های کوچک‌تر هم با ادامه این روند به مشکل خواهند خورد و ممکن است لالیگا روزی با بحران مالی مواجه شود، پس بهتر است همین امروز جلوی ضرر گرفته شود حتی به قیمت رفتن مسی به لیگی دیگر.



BAZAR VARZESH