کرونا چه جنبههایی از صنعت فوتبال را تحت تأثیر قرار داده است؟
در بحران کرونا صنعت فوتبال هم مانند هر بخش دیگری در بعد عرضه و تقاضا با مشکل مواجه شده است. موضوعی که این بحران را سخت کرده این است که یک پدیده حقیقی اقتصادی و یک پدیده برونزاست.در یک باشگاه ورزشی و بهطور خاص در یک نهاد فوتبال با شیوع کرونا مشکل تقاضا به وجود آمد چرا که تماشاچیان و هوادارها بهدلیل مسائل بهداشتی و رعایت فاصلهگذاری فیزیکی نمیتوانند به ورزشگاه بروند و از طرف دیگر مشکل عرضه محصول هم وجود دارد. باشگاهها نمیتوانند محصولاتشان را عرضه کنند و این بحرانی است که بسیاری از باشگاهها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است. تا پیش از این باشگاههای فوتبال محصولات متفاوتی را میفروختند که اکنون برای هر کدام از این منابع مشکلات فراوانی به وجود آمده است.
اگر چهار ضلع مستطیل اقتصاد فوتبال را باشگاه، بازیکن و مربی، اسپانسرها، رسانهها و شبکههای تلویزیونی در نظر بگیریم با شیوع کرونا کدام ضلع بیشتر در معرض آسیب اقتصادی قرار گرفته است؟
یک باشگاه فوتبال سه منبع درآمدی دارد که هر کدام از اینها به منابع کوچکتر تقسیم میشود و برای هر کدام هم بازارهای متفاوتی وجود دارد. این سه منبع درآمدی شامل درآمدهای تلویزیونی و رسانهای، درآمدهای تجاری و اسپانسری و درآمدهای روز مسابقه است. در رابطه با درآمدهای تلویزیونی و رسانهای که مربوط به حق پخش است. علاوه بر حق پخش تلویزیونی حق پخش دیجیتال هم وجود دارد و برای آن مزایدههای متفاوتی برگزار میشود. بستههای حقوقی پخش هم یک محصول است و منبع دیگر درآمدی تجاری است که عبارت است از درآمدهای اسپانسری و بازارپردازی. برای اسپانسری هم بستههای حقوقی به فروش میرود از جمله حق تبلیغ کنار زمین و پیراهن….که برای هر بخش مزایدههای مختلفی برگزار میشود. همچنین بحث دیگر در این نوع منبع بازارپردازی است. مثلاً فروش پیراهن و هر نوع کالایی که نام و نام تجاری آن باشگاه بر کالا زده میشود و شامل همه نوع کالا و محصول است. منبع درآمد سوم به درآمدهای روز مسابقه اختصاص دارد که در ۱۵ سال گذشته بیشتر شده است. هر چقدر این منابع درآمدی پایدارتر و قابل کنترلتر باشد برای باشگاه مطلوبتر است. در حالی که درآمدهای تلویزیونی زیاد قابل کنترل نیست چون بسته به اینکه وضعیت بازار رسانهای چگونه است رقمها تغییر میکند و تحت کنترل باشگاه نیست. نکته قابل توجه آنکه درآمدهای روز مسابقه اگر تا ۲۰ سال گذشته فقطـ شامل فروش بلیت میشد حالا گستردهتر شده و موارد بیشتری به آن اضافه شده است. بهعنوان مثال لژهایی در استادیومهای تخصصی ساخته شده، در نظر گرفته شده است که یا در قالب بستههای حقوقی اسپانسری به اسپانسرها تعلق میگیرد یا لژها را اجاره میدهند. بهعنوان نمونه باشگاه بایرن مونیخ در استادیوم اختصاصیاش «آلیانس آرنا» که خود صاحب آن است در حال ساخت یک هتل است. شما بهعنوان یک طرفدار میتوانید یک شب در آن هتل اقامت کنید و اتاقی بگیرید که به زمین بازی دید داشته باشد. با این اقدامات و فضاسازیها منبع درآمدهای روز مسابقه فراتر از بلیت فروشی رفته است. در آلمان بلیت فروشی تنها ۱۵ درصد کل درآمد باشگاه را تشکیل میدهد. حالا با برگزاری بازی بدون تماشاچی هدف لیگ این است که آن ۸۵ درصد باقیمانده را زنده کنند تا باشگاهها از این شرایط عبور کنند و ورشکسته نشوند. در فوتبال آلمان که نسبت به دیگر لیگها وضعیت سلامت مالی باشگاهها بهتر است، سازمان لیگ آلمان پژوهشی انجام داده و به این نتیجه رسیده که از ۳۶ باشگاه موجود حدود ۱۳ باشگاه در صورت تعلیق این فصل لیگ ورشکسته میشوند. صحبت از ۷۵۰ میلیون یورو درآمد است که در صورت تعطیلی مسابقات از دست میرود. در انگلستان این رقم بیش از یک میلیارد یورو است و در اسپانیا که پاندمی کرونا بسیار شدیدتر است، ۹۵۰ میلیون یورو. کرونا بر همه این منابع تأثیر منفی خود را گذاشته است. در صورتی که لیگها بهدنبال یک راهکار برای برگزاری مسابقه بدون تماشاچی باشند حداقل دیگر منابع درآمدیشان مانند درآمدهای تلویزیونی و اسپانسری ادامه پیدا میکند.
با این شرایط در صورتی که محدودیتهای ناشی از پاندمی ادامه پیدا کند چه تعداد باشگاه در سطح جهان تعطیل میشوند؟
کشورهایی که شدت شیوع کرونا در آنها بیشتر است مانند ایتالیا و اسپانیا برگزاری مسابقهها هم به همان نسبت سختتر است و خطر ورشکستگی باشگاهها هم به مراتب بیشتر میشود. اما بهدلیل شرایط نامعلوم آمار دقیقی نمیتوان ارائه داد که چه تعداد باشگاه ورشکسته میشوند.
پس در دوران پسا کرونا صنعت فوتبال با تغییر رویکردهای جدی مواجه خواهد بود؟
بله، یکی از درسهایی که از این بحران گرفته شده این است که فدراسیونها و فیفا بهدنبال آن هستند که از محل ذخایرشان یک صندوق مالی نجات برای کمک به فوتبال در شرایط بحرانی تشکیل بدهند چرا که باشگاهها هزینههای ثابتی دارند و اگر درآمد نداشته باشند، نمیتوانند هزینهها را پرداخت کنند و اگر به هر دلیلی از جمله یک پاندمی این درآمدها از دست بروند، این صندوقها با کمکهای نقدی فوری باشگاهها را از خطر ورشکستگی نجات میدهند. علاوه برآن باشگاهها دستکم در میان مدت هزینههای خود را کاهش خواهند داد. بخصوص هزینههای نیروی انسانی و دستمزد بازیکن. باشگاههایی که هزینههای نیروی انسانیشان بیشتر باشد این خطر بیشتر تهدیدشان میکند.یکی از معیارهای سنجش سلامت مالی باشگاهها نسبت دستمزدها به درآمدهای عملیاتی است. در برخی از باشگاهها که ریخت و پاش بیشتری میکنند مثل منچسترسیتی و بارسلونا در سالهای اخیر، این نسبت بالای ۶۰ درصد است. اما در هلند که فوتبال پایه و زیربنای قوی تری دارد و باشگاهها بازیکنان خودشان را پرورش میدهند این نسبت با وجود درآمدهای پایینتر عمدتاً زیر ۵۰ درصد است.
با این اوصاف در دوران پسا کرونا شاهدکاهش دستمزد بازیکنها خواهیم بود؟
در میانمدت یکی از تغییرات جدی در قراردادهای جدیدی که بسته میشود، قطعاً همین موضوع خواهد بود. همین حالا در برخی از باشگاهها خود بازیکنها برای مقابله با آثار منفی این پاندمی پیشنهاد دادهاند که ۲۰ یا ۳۰ درصد دستمزدشان کم شود. البته در برخی باشگاه هاهم مذاکرات به نتیجه نرسیده. مثلاً در بارسلونا اعلام شد که ۷۰ درصد حقوق بازیکنان کسر میشود اما بعداً مشخص شد این رقم از حقوق پایه آنها کسر میشود و در مجموع رقمی در حدود ۱۵ میلیون یورو در ماه میشود که خیلی کمک قابل ملاحظهای نمیکند. تنها راه در این شرایطـ این است که هزینهها کم ترشود که مهمترین هزینهها هم مربوط به دستمزد است. موفقیت باشگاه ها در تحقق این اقدام متفاوت بوده است. در لیگ انگلیس به این دلیل که اتحادیه باشگاه ها قوی است و نقش پررنگی در مذاکرات دارد به نتیجه نرسیدند. همه اینها باعث میشود که باشگاهها در قراردادهای جدید یک تجدیدنظر اساسی بکنند و دستمزدها واقع بینانهتر در نظر گرفته شود.
کرونا کدام جنبهها از منابع درآمدی باشگا هها را مورد تهدید قرار داده است؟ اسپانسرها یکسری بستههای حقوقی از باشگاه خریدهاند اما باشگاه به خاطر تعطیلی نمیتواند حقوق را تأمین کند که به نوعی نقض قرارداد است. بحث بیمه مسابقهها هم وجود دارد که در آینده پررنگتر میشود و جدیتر مطرح خواهد شد و اسپانسر هم در این شرایطـ قرار میگیرد و مشمول بیمه میشود. بهصورت دقیق هیچ برندی در دنیا اعلام نکرده است که چقدر دچار زیان شده است. به این دلیل که هنوز شرایطـ معلوم نیست و نمیدانند که آیا مسابقهها لغو میشود یا نه. به همین دلیل محاسبه دقیقی صورت نگرفته و فعلاً در مرحله پیشبینی و برآورد است. درآمدهای تلویزیونی را هم که مهمترین منبع درآمدی یک باشگاه فوتبال است، لیگها تمام تلاششان را میکنند تا با برگزاری مسابقات بدون تماشاگر از دست ندهند. خود شبکههای تلویزیونی هم با لغو مسابقات متحمل ضررهای سنگینی میشوند. شبکه ان بیسی خریدار اصلی حق پخش بازیهای المپیک در قاره امریکاست در ازای رقم سنگین ۱۲ میلیارد دلار حق پخش انحصاری زنده المپیک در امریکای شمالی را برای سالهای بین ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۳ خریده است. به گفته خود انبیسی این شبکه برای بازیهای تابستانی المپیک توکیو در حدود دو میلیارد دلار پیامهای بازرگانی را فروخته بود که حالا با تعویق بازیها از دست میدهد.
شبکههایی که حق پخش مسابقات فوتبال را خریدهاند هم وضعشان بههمین ترتیب است و آنها هم حالا با تعطیلی مسابقات ضرر میکنند چون درآمد حاصل از فروش پیامهای بازرگانی را از دست دادهاند. این شبکهها که اغلبشان پولیاند و شما برای دیدن آن باید ماهانه حق اشتراک بدهید یک مشکل دیگر هم دارند چون حالا با لغو مسابقات اغلب مشترکین اشتراکشان را لغو کردهاند و این درآمد هم برای این شبکهها از بین رفته است. اما یک پیامد قابل توجه کرونا که در رسانهها به آن کمتر توجه شده، تأثیر آن روی ارزش بازیکنان در بازار نقل و انتقالات است. طبق تحقیقی که مرکز بینالمللی مطالعات ورزشی در سوئیس انجام داده بر اساس فاکتورهایی نظیر سن بازیکن و مدت قرارداد و عملکرد در فصل گذشته در پنج لیگ بزرگ اروپا انجام شده، برآورد شده که اگر تا ۳۰ ژوئن مسابقه برگزار نشود تا ۳۰ درصد ممکن است ارزش بازیکنها کم شود.
بحث سقوط سهام باشگاهها در شرایط پاندمی چقدر در ورشکستگی باشگاهها مؤثر است؟
ما باشگاههای سهامی زیادی نداریم و در فوتبال اروپا با ۵ لیگ تعداد اندکی از باشگاهها هستند که سهامی عاماند. خطر سهام در بورس خطر جدی برای فوتبال نیست. مهمتر از آن بحث کاهش درآمدها است. باشگاهها به دنبال راهی هستند که این مرحله را بگذرانند.
با این حساب میتوان گفت که یک تحول اساسی در جهان فوتبال جهان در حال وقوع است؟
در کوتاهمدت و میانمدت یک سری تغییرات اتفاق میافتد که میتواند مثبت باشد. همانطور که گفتم مثل منطقی شدن مخارج باشگاهها. اما در کل من آینده فوتبال جهان را تیره و تار نمیبینم. چون فوتبال یکی از بخشهای اقتصادی است که در قیاس با سایر بخشها بیشترین نرخ رشد را داشته و بعد از این بحران هم همچنان خواهد داشت.
در این اوضاع فوتبال ایران چقدر از این شرایط متأثر شده؟ آیا میتوان از فوتبال ایران باعنوان صنعت یاد کرد؟
باشگاههای ایران اغلبشان عملاً ورشکسته هستند. هزینههای سرسام آور و درآمدهای ناچیز باعث به وجود آمدن این وضعیت ورشکستگی شده است. بخصوص در مورد دو باشگاه دولتی پرسپولیس و استقلال که بدهیهای انباشته نجومیای دارند. تا حالا با تقسیط این بدهیها و تعدیل آنها و سندسازی باشگاهها توانستهاند یک جوری با ممیزیهای کنفدراسیون فوتبال آسیا کنار بیایند و از شرکت در مسابقات آسیایی محروم نشوند. هر چند این کارها هم الان دیگر با توجه به اینکه فدراسیون فوتبال ایران به اتهام صدور مجوز حرفهای نادرست برای نمایندگانش بهمنظور حضور در لیگ قهرمانان آسیا، از سوی ایافسی دو ماه پیش مبلغ ۱۲۰ هزار دلار جریمه شد دیگر بهنظر نمیآید جواب بدهد و احتمالاً در آینده باید شاهد محرومیت تیمهای ایرانی هم باشیم. میخواهم بگویم که قبل از بحران کرونا هم وضعیت باشگاههای ایران خوب نبود که حالا با تعطیلی لیگ بخواهند وارد بحران جدیدی بشوند. چون درآمد حق پخش تلویزیونی که بهدلیل بازار انحصاری و زورگویی صداوسیما در ایران نداریم. بلیت فروشی هم ناچیز است و باشگاهها و لیگ هم تاکنون از اجرای یک برنامه درست عاجز بودهاند. درآمد اسپانسرینگ هم قابل توجه نیست. به شکل اصولی هم اجرا نمیشود. باشگاهها بستههای حقوقی نمیفروشند. فقط فضاهای روی لباس خود را مثل بیلبورد توی خیابان میفروشند. آن هم کوتاهمدت. یعنی خبری از شراکتهای بلندمدت به شکل اصولیاش نیست. سازمان لیگ و فدراسیون هم تبلیغات دور زمین را به یک شرکت میفروشند اما در وصول درآمد آن همواره مشکل دارند. در فوتبال ایران چیزی هم بهعنوان درآمد بازارپردازی یا همان مرچندایزینگ که فروش پیراهن و سایر کالاهای هواداری است نداریم. پس قبل ازکروناهم این درآمدها عملاً وجود نداشتهاند تا به خاطر تعطیلی مسابقهها از دست برود. یا بهدلیل شرایط اقتصادی ایران و بازارهای غیررقابتی یا به خاطر سوء مدیریت در فدراسیون و باشگاهها.
بدون ساختار بودن فوتبال ایران باعث شده چیزی بهنام تجاریسازی فوتبال در ایران وجود نداشته باشد. باشگاههای ما دخل و خرجشان به هیچ وجه به هم نمیخورد که بخواهند مثل یک بنگاه اقتصادی فعالیت کنند.برای همین هم در فوتبال ایران در بحران کرونا اصلاً بحث اقتصادی مطرح نیست و دغدغه اصلی این است که چگونه لیگ را به پایان برسانند. برای آن هم طرح و برنامه مشخصی وجود ندارد. در آلمان سازمان لیگ طرحی ارائه کرده تا بتواند لیگ را بدون تماشاچی ادامه دهد. مثلاً با اینکه در استادیوم بیشتر از ۳۲۰ نفر حضور نداشته باشند، عکس تیمی گرفته نشود و روی نیمکت بین بازیکنان دو سه صندلی خالی باشد و از همه بازیکنان هفتهای یک بار تست کرونا گرفته شود. در ایران که چنین ظرفیتهایی وجود ندارد و معلوم نیست چه راهی برای اتمام لیگ میتوان در نظر گرفت.