فرشاد کاسنژاد
این خبر را نباید عصر دیروز میخواندیم، چون اگر کنفدراسیون فوتبال آسیا بررسیهای دقیقتری در تمام سالهای گذشته انجام میداد، حالا برای ما احتمالاً به یک خبر روزمره و تکراری تبدیل شده بود: کنفدراسیون فوتبال آسیا به دلیل ارائه اطلاعات دروغین برای صدور مجوز حرفهای پیکان، پرسپولیس، استقلال و تراکتور به مبلغ ۱۲۰ هزار دلار فدراسیون فوتبال را جریمه کرد.
این اولینبار است که ایافسی مقابل دروغ موضع میگیرد. فوتبال ایران اما سالهای سال است با اطلاعاتی دروغین برای باشگاهها مجوز حرفهای صادر میکند. در فوتبال ایران به جای درک درست از قوانین، راهی برای دور زدن آنها پیدا میکنند و قوانین را همه علیه خود میدانند. این قوانین برای فوتبال، باشگاههایی با نظم مالی میسازد، همانچه نیاز مبرم فوتبال ایران است اما به یاد بیاوریم که مهدی تاج رئیس سابق فدراسیون فوتبال با افتخار میگفت که اگر با باشگاههای بدهکار مماشات نکند، لیگ نباید برگزار شود.
برای فوتبال ایران بهترین اتفاق این است که به سختگیرانهترین شکل ممکن مقابل این رسوم نابودگر باشگاهداری موضع داشته باشیم. این جریمه ایافسی نیست که فوتبال ایران را از این وضعیت نجات خواهد داد، بلکه موضع تند روزنامهنگاران و چهرههای فوتبال در مقابل این روشهای مرسوم و ویرانگر میتواند نجاتدهنده باشد.
در متن نامه ایافسی نکته کلیدی این است که صدور مجوز حرفهای فقط برای باشگاههای حاضر در لیگ قهرمانان آسیا اهمیت ندارد، بلکه وقتی پیکان نیز شامل این بررسیهای ایافسی میشود، یعنی تمام باشگاههای ایرانی باید بدهیهای خود را بپردازند و بعد مجوز حرفهای برای بازی در لیگ داشته باشند. باشگاههای ایرانی بدهیهای بزرگ و انباشته دارند، چه بسا بیشتر از بدهیهای این چند باشگاهی که ایافسی را به جریمه فدراسیون فوتبال وادار کرده است اما فوتبال ایران همیشه با لاپوشانی بحرانهای مالی چهره دیگری از خود را نشان میداد، چهرهای که شباهتی به چهره واقعی ندارد.
داستان را از چند وجه مرور کنیم. وزارت ورزش و جوانان، مالک دو باشگاه پرسپولیس و استقلال که همیشه در همین سالهای اخیر درباره درآمدزایی این دو باشگاه حرف میزد، چرا همچنان باشگاههایش بدهی انباشته دارند و با اطلاعات دروغین باید مجوز حرفهای بگیرند؟ چرا قراردادهایی بیشتر از توان اقتصادی خود میبندند؟ چرا همچنان به این رفتارهای مالی ادامه میدهند و از تکرار خلق بدهی و پذیرفتن مالیات بازیکنان و تن دادن به هزینههایی بیشتر از توان اقتصادی باشگاه ابایی ندارند؟ این فوتبال چه زمانی قرار است از رفتار مالی خود وحشت کند و دست از این روشها در ایجاد بدهیهای بزرگ بردارد؟ این پرسشها تازه نیستند اما برای آنها هرگز پاسخی پیدا نمیکنیم.
فراموش نکنیم که اگر تهدیدهای ایافسی در چند سال اخیر نبود، باشگاههای ایرانی یاد نمیگرفتند که تعهد مالی هم بخشی از مسئولیتشان است. از روزی که ایافسی فرصتی ایجاد کرد تا بازیکنان و مربیان طلبکار اطلاعات مطالبات خود را در اختیار کنفدراسیون قرار دهند، باشگاههای ایرانی فهمیدند همیشه نمیتوان با قرار دادن هواداران مقابل طلبکاران، آنها را در رسانههای اجارهای مغلوب کرد.
باشگاهها یاد گرفتهاند که میتوانند بیشتر از درآمد خود هزینه بتراشند و پرداختش هم به عهده مدیران آینده است. تا روزی که فدراسیون فوتبال همچون یک نهاد مستقل و جدی با باشگاهها برخورد نکند و بازتاب تصمیم غلط برای باشگاه سنگین نباشد، فدراسیون فقط با هشدارهایش یک خبر برای خبرگزاریها تولید کرده و باشگاهها هم راه خود را میروند و اعتنا به این حرفها نمیکنند.
فدراسیونی که برای ساختن تصویری پر از گل و بلبل در فوتبال با باشگاهها مماشات میکند، باید خبر داشته باشد که پایان این ماجرا فقط یک جریمه ۱۲۰ هزار دلاری -۸۰ هزار دلار در تعلیق- نیست، بلکه تکرار ارائه اطلاعات دروغین و صدور مجوز برای خیل باشگاههای بدهکار در تمام لیگها میتواند عواقب هولناکی برای فوتبال ایران به ارمغان بیاورد، دسته گلی مشترک از فدراسیون فوتبال و باشگاهها.ففوتبال
ایران اما آنچنان خوابزده است که حتی چنین جریمه و هشداری منجر به بیداری نخواهد شد. چه بسا باید منتظر عواقب بزرگتر برای این رفتارهای بیپایان مدیران فوتبال ایران باشیم.
منبع: ایران ورزشی