مجمد شهرابی
اگر چه بسیاری از کارشناسان و رسانهها، ازدحام بیش از حد تماشاگران در بازی ایران-چین در مرحله مقدماتی جام جهانی را یک اتفاق مثبت قلمداد کردند، اما نگاه واقعبینانه به این موضوع زیاد جای خوشحالی باقی نمیگذارد. اگر تماشای این بازی برای عموم رایگان اعلام نمیشد، حق با کارشناسان مثبتنگر بود اما ازدحام برای تماشای یک بازی رایگان، در فوتبال امروز دنیا، چیزی نیست که بتوان به آن افتخار کرد.
هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر مسولین فدراسیون فوتبال از پر شدن ورزشگاه مطمین بودند، تماشای آن را رایگان نمیکردند. این تردید از آنجا نشات میگرفت که در بازیهای قبلی تیم ملی هیچگاه استادیوم پر نشده بود و این نگرانی وجود داشت که به دلیل همزمان شدن بازی با تعطیلات نوروزی و خلوت شدن تهران، سکوهای ورزشگاه آزادی در یکی از حساسترین بازیهای تیم ملی خالی بماند. این در حالی است که تیمهای ملی در کشورهایی که فوتبال از اقبال بالایی برخوردار است، همواره تمشاگران زیادی را به ورزشگاهها میکشانند و حتی در بعضی مواقع، تمرینات آنها هم بلیت فروشی میشود.
فوتبال ایران چه در زمینه باشگاهی و چه ملی، مدتهاست با این مشکل یعنی پر نشدن ورزشگاهها مواجه است. نکته عجیب اما اینجاست که تیم ملی در چند سال اخیر شرایط خیلی خوبی داشته و یکی از بهترین دوران خود را از نظر نتیجهگیری سپری میکند. دیگر آن نگرانیها و نارضایتیهای همیشگی درباره نتایج وجود ندارد و مربی تیم هم بین هواداران محبوب است. با این حال اما ورزشگاه آزادی برای بازیهای تیم ملی پر نمیشود، به طوری که نه تنها خود کارلوس کی روش همیشه از هواداران میخواهد که تیم ملی را تنها نگذراند، بلکه مسولین هم مجبور میشوند کاری خلاف قاعده انجام داده و بلیت بازی را رایگان کنند.
در مورد پایین بودن تعداد تماشاگران فوتبال ایران در سالهای اخیر دلایل متعددی عنوان میشود از قبیل کیفیت پایین استادیومها، مشکلات رفت و آمد تماشاگران، ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها، کیفیت پایین بازیها و … که اتفاقاً همه این عوامل، تأثیرگذار هستند. مشکل بزرگ و اساسی فوتبال ایران اما چیز دیگری است. آنجا که قرار است یک معامله برد- برد انجام شود که هر دو طرف راضی باشند اما در تمام سال های اخیر عمدتاً یک طرف برنده بوده و طرف دیگر که مشتری یا همان تماشاگران هستند، بازنده از زمین بیرون آمدهاند.
امروزه فوتبال در دنیا یک صنعت پولساز است با مشتریان بی شمار که هر روزه به تعداد آنها اضافه میشود. در این بازار پر رونق، نهادهای برگزار کننده و دست اندر کار مسابقات مثل فدراسیونها، کنفدراسیونها و باشگاهها، نقش فروشنده را بازی میکنند و تماشاگران و علاقهمندان به فوتبال هم مشتری هستند.
محصول اصلی در این بازار، فوتبال است اما این محصول نیاز به یک بستهبندی شیک و خدمات مداوم قبل، حین و بعد از فروش دارد که اگر خوب انجام نشود، تعداد مشتریان کم میشود. در فوتبال پیشرفته دنیا این خدمات به خوبی ارائه میشود به همین دلیل است که تماشاگران، وفادار میمانند و جایگاهشان به هوادار ارتقا پیدا میکند. اگر این اتفاق در فوتبال ایران نمیافتد و مسولین را وامیدارد که تماشای بازی را رایگان اعلام کنند، تنها دلیلش این است که بازاریابی و مشتری مداری در فوتبال ایران معنی ندارد و محصول و خدمات مربوط به آن با کمترین کیفیت ممکن در اختیار مصرفکننده قرار می گیرد.
تعریف بازاریابی در علم اقتصاد، برقراری و مدیریت سودمندانه رابطه با مشتری یا به زبان ساده همان مشتری مداری است که فوتبال ایران از آن بیبهره است. در سیستم نوین بازاریابی، فروش جنس و کسب منفعت، هدف اصلی نیست بلکه آنهایی در بازار موفقتر هستند که بتوانند برای مشتریانشان ارزش تولید کنند و آنها را همیشه خشنود و راضی نگه دارند.
موفقیت در این کار به افراد متخصص و برنامه ریزی استراتژیک نیاز دارد که میتوان به جرات گفت فوتبال ایران از آن بی بهره است. از یک طرف ورزشگاهها از جمله ورزشگاه آزادی کیفیت لازم را ندارند و نمیتوانند محیطی مفرح و شاد برای تماشاگران باشند و از طرفی خدمات مرتبط از جمله رفت و آمد، بلیت فروشی و سرویسدهی داخل استادیوم به تماشاگران مناسب و راضی کننده نیست. به این مشکلات باید ممنوعیت حضور زنان یا خانوادهها در ورزشگاهها را هم اضافه کرد. این مشکل تاثیر زیادی در خالی ماندن ورزشگاهها داشته است چون از یک طرف باعث می شود که مردان نتوانند در اوقات بیکاری و تعطیلات خود از خانواده دور شوند و به ورزشگاه بروند و از طرفی مردانه شدن ورزشگاهها به ترویج ناهنجاری و فحاشی در ورزشگاهها انجامیده که این موضوع باعث میشود خیلیها قید حضور در استادیوم را بزنند و حتی فرزندان خود را از رفتن به ورزشگاهها منع کنند.
در کنار این مشکلات یک مشکل خیلی بزرگ دیگر هم وجود دارد که البته به سایر کاستیها و مشکلات وابستگی شدیدی دارد. ضعف مدیریت و نداشتن برنامه های صحیح بازاریابی باعث شده سیستم عضوگیری اصولی در فوتبال ایران جایگاهی نداشته باشد. در حقیقت نه تنها انگیزههای لازم برای هواداران وجود ندارد، بلکه کوتاهی مدیران هم باعث شده هیچ اقدامی برای جذب بلندمدت هواداران وجود نداشته باشد و آنها هم حاضر نباشند که برای این محصول هزینه ای پرداخت کنند. در واقع نگاه آنها به فوتبال امروز ایران یک نگاه دم دستی است یعنی حاضر نیستند برای آن هزینه کنند اما اگر رایگان باشد آن هم در مواقعی خاص، ممکن است گوشه چشمی به آن بیاندازند.
اگر در کشورهایی مثل چین، آمریکا، قطر، امارات و… از فوتبال سطح اول جهان به عنوان یک ابزار بازاریابی برای توسعه فوتبال و جذب مشتری بیشتر استفاده میشود، کاربرد آن در فوتبال ایران، ارضای مشتریانی است که در بازار داخلی چیزی نصیبشان نشده است. یعنی فوتبال داخلی قافیه را به کلی به رقیب خارجیاش باخته و هیچ ابزاری غیر از رایگان شدن بلیت نمیتواند توازن لازم را برقرار کند و حتی در بعضی مواقع این ابزار هم کارآمد نیست.
صنعت فوتبال با این شرایط از نظر استانداردهای اقتصادی و بازاریابی یک صنعت ورشکسته محسوب می@شود ولی به نظر میرسد که کسی نگران آن نیست چه اگر غیر از این بود برایش چارهای میاندیشیدند.